The Fountain
7.2 (میانگین رآی 226,275 نفر)
51 نمره منتقدین
8.2 امتیاز کاربران ( 64 رای)

The Fountain ( 2006 )

تاریخ انتشار : 2006/11/21
تلاش هزار ساله ی مردی (جکمن) برای نجات زندگی زنی (وایس) که دوست دارد؛ در هیئت یک فاتح اسپانیایی قرن شانزدهمی، یک دانشمند در زمان حال و یک فضانورد در قرن بیست و ششم.
The Fountain
  • توضیحات :

    فيلم دوبله فارسي «چشمه»
    دوبله شده توسط موسسه معتبر داخلی


    نسخه هایی که با این نماد CC نشان داده شده‌اند شامل زیرنویس چسبیده فارسی هستند که در زمان پخش قابل فعال سازی هستند.

    کیفیت: BluRay 1080p حجم : 1.60 گیگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 1080p حجم : 2.46 گیگابایت انکودر: Pahe
    کیفیت: BluRay 1080p حجم : 1.78 گیگابایت انکودر: YIFY
    کیفیت: BluRay 1080p x265 - 10 bit حجم : 1.61 گیگابایت انکودر: PSA
    کیفیت: BluRay 1080p x265 حجم : 801.01 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 1080p x265 - 10 bit حجم : 1.83 گیگابایت انکودر: Pahe
    کیفیت: BluRay 1080p x265 - 10 bit حجم : 1.51 گیگابایت انکودر: RARBG
    کیفیت: BluRay 720p حجم : 800.52 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 720p حجم : 400.67 مگابایت انکودر: YIFY
    کیفیت: BluRay 720p حجم : 850.88 مگابایت انکودر: Pahe
    کیفیت: BluRay 720p x265 - 10bit حجم : 625.98 مگابایت انکودر: PSA
    کیفیت: BluRay 720p x265 حجم : 401.21 مگابایت انکودر: NightMovie CC
    کیفیت: BluRay 720p x265 - 10bit حجم : 559.44 مگابایت انکودر: Pahe
    نسخه دوبله فارسی کیفیت: BluRay 1080p حجم : 1.755 گیگابایت انکودر: NightMovie
    نسخه دوبله فارسی کیفیت: BluRay 720p حجم : 900 مگابایت انکودر: NightMovie
    دانلود صوت دوبله به صورت جداگانه
    • کیفیت: Stereo 128
    • مدت زمان: 01:36:55
    • فرمت: mka
    • حجم: 90 مگابایت
    در صورتی که قبلا فیلم را دانلود کرده اید، این فایل صوتی را دانلود کرده و طبق آموزش زیر روی فیلم زبان اصلی بگذارید.
    • armakcell
      آیا این نقد برایتان مفید بود ؟
      armakcell
      شنبه, ۲۰ مر ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۴۷
      نقاط قوت
      • موسیقی
      • بازیگران
      • فیلمنامه
      • کارگردان
      نقاط ضعف
      در رابطه با فیلم Fountain یکی از مفاهیمی که در جریان­‌های دینی و شبه­‌دینی مختلف جایگاه ویژه دارد، مفهوم درخت است. در قرآن کریم نیز بارها به این مفهوم اشاره شده است. درخت در لسان قرآن، گاه برای تمثیل انگاره توحید و انگاره شرک در تعابیری همچون شجره طیبه و شجره خبیثه و گاه در توصیف توحید عمومی خلقت با تعابیری همچون «النجم و الشجر یسجدان»مورد استفاده قرار گرفته ­است. در روایت نبوت حضرت موسی علیه السلام نیز ذکر شده که خداوند از ورای درختی با این پیامبر الهی سخن گفت.یکی از مفاهیمی که در جریان­‌های دینی و شبه­‌دینی مختلف
      جایگاه ویژه دارد، مفهوم درخت است.

      در داستان هبوط آدم علیه السلام از بهشت نیز قرآن کریم ذکر می­‌فرماید که شیطان با وسوسه “درخت جاودانگی” او را فریفت. اما هیچ یک از توصیفاتی که در قرآن از پدیده ­هایی همچون درخت، سنگ ( همچون: منها لما یهبط من خشیه الله)، خوراکی­‌ها (همچون: زیتون، عسل، انجیر و …)، حیوانات (همچون: سگ اصحاب کهف، هدهد و مورچه سلیمان، شتر صالح، پرندگان ابابیل و…) و سایر پدیده­‌های طبیعی (آتش، کوه، دریا، بادها، ماه، ستارگان، شهاب­‌ها، خورشید و..) موجود است، به معنای تقدس­‌بخشیِ متافیزیکی به این امور نیست. بلکه همه آنها از آن جهت که بخشی از خلقت شگرف خداوند و جلوه­ای از زیبایی و حکمت و رحمت و عظمت او هستند، قابل توجه­ند.

      هیچ یک از تعابیر قرآن درباره این پدیده ­ها را نمی­توان توجیهی برای بزرگداشت و تقدس­ بخشی خرافی به بخش­های طبیعت دانست. تقدس مکان­ها و اشیاء مادی همواره بالعرض و به اعتبار حقیقتی متافیزیکی و متعالی بوده است که با آن شیء نسبت دارد. برای مثال تقدس تربت کربلا بواسطه ارتباط این خاک با وجود مقدس سیدالشهداء و واقعه عاشوراست نه ویژگی باطنی ­ای که “زمین” واجد آن است.

      در خصوص عنصر طبیعی “آب” خداوند در قرآن کریم تعبیری به کار برده است که در خصوص هیچ عنصر مادی ذکر نشده است (جعلنا من الماء کل شیء حی)؛ با این حال این تعبیر سبب تقدسی خرافی برای آب در میان مسلمانان نشده است و هر چند باران و آب همواره “نشانه رحمت خداوند” دانسته شده ولی هیچ گروه و فرقه ­ای به “واسطه میان زمین و آسمان” (عالم جسمانی و ملکوت) بودن آب قائل نشده است.
      در خصوص “آب” خداوند در قرآن کریم تعبیری به کار برده است که در خصوص هیچ عنصر مادی ذکر نشده است
      (جعلنا من الماء کل شیء حی)؛
      با این حال این تعبیر، سبب تقدسی خرافی برای آب در میان مسلمانان نشده است

      با این حال درخت در کابالا و فرقه­‌های پاگانیستی جایگاهی مقدس و متافیزیکی دارد. تمام هستی­‌شناسی آیین کابالا و اسطوره‌شناسی یهود به‌صورت سمبلیک در درخت‌واره‌ای با نام “درخت حیات” معرفی می‌شود. درخت حیات، درخت دانش درخت مرگ درخت ارواح و درخت کیهانی از جمله استعاره­‌هایی هستند که با تکیه بر مفهوم درخت، در آموزه­‌های کابالیستی برای توصیف جهان خلقت مورد استفاده قرار گرفته­‌اند.

      با این حال جایگاه مقدس و حلقه آسمان و زمین بودن درخت در آیین کابالا تنها به معانی استعاره­‌ای آن محدود نمی­‌شود. در آیین کابالا درخت زمینی نه به عنوان جلوه‌ای از خلقت خداوند بلکه به عنوان واسطه‌ای میان عالم بالا و عالم جسمانی و حلقه‌ای میان عالم ملکوت و عالم ناسوت مورد توجه است. این اعتقاد عمیق عمدتاً بر اساس کشف و شهود و اظهارات بزرگان عرفا کابالا صورت­‌بندی شده است و کمتر به ارائه دستمایه­‌های کلامی برای توجیه آن پرداخت شده است.
      تمام هستی­‌شناسی آیین کابالا و اسطوره‌شناسی یهود
      به صورت سمبلیک در درختواره‌ای با نام “درخت حیات” معرفی می‌شود

      خاخام “اسحاق بن سیلمان لوریا” مشهور به “اسحاق لوریا”[که به عنوان پدر کابالای امروزی شناخته می­‌شود، از جمله کسانی بود که به حلقه واسط بودن درخت میان عالم ملکوت و عالم جسمانیات اعتقاد داشت. او درختان را جایگاه آرام‌گرفتن نفوس انسانی پس از مرگ می­‌دانست. در شرح احوالات او آمده است که وی به “بهار” توجه خاص داشت و در ماه “نیسان” هنگام شکوفه‌زدن درختان به انجام اعمال عبادی خاص در مقابل درختان اقدام می­‌نمود. او اعتقاد داشت با این اعمال به روح سرگشته کسانی که در درختان هستند یاری می­‌رساند تا به جای سقوط به مراتب پایین­‌تر، به سوی تعالی بالا بروند. به گفته کابالیست­‌ها سنت “لوریا” این بود که شاگردانش را به میان درختان و طبیعت ببرد و در آنجا به آنها آموزش دهد.
      خاخام اسحاق لوریا که به عنوان پدر کابالای امروزی شناخته می­‌شود،
      از جمله کسانی بود که به حلقه واسط بودن درخت میان عالم ملکوت و عالم جسمانیات اعتقاد داشت.
      در شرح احوالات خاخام لوریا آمده است که وی به “بهار” توجه خاص داشت
      و در ماه “نیسان” هنگام شکوفه زدن درختان به انجام اعمال عبادی خاص در مقابل درختان اقدام می­ نمود

      به گفته شاگردانش در یکی از این روزها لوریا چشمان خود را باز می­‌کند و درختان را نفوس انسانی با روح­‌های بی‌شمار می­‌بیند. لوریا از نفوس مردگان می­‌پرسد شما چرا اینجا (در درختان) توقف کرده­‌اید؟ نفوس پاسخ می­‌دهند این به دلیل آن است که در زمان حیات تبه­کار نبودیم. ما تو را می­‌شناسیم و می­‌دانیم می­‌توانی به ما کمک کنی. لوریا نیز قول می­‌دهد کمک کند از برزخ درخت رها شده و بالا بروند. شاگردانش لوریا را در حال گفت‌وگو می­‌دیدند در حالی که تنها او بود که سخن می­‌گفت و روح درختان از دید شاگردان پنهان بودند. شاگردان بعدها از او پرسیدند تو با چه کسانی سخن می­‌گفتی و لوریا پاسخ داد: اگر می­‌توانستید آنها را ببینید، از اینکه چه جمعیتی از ارواح در درختان هستند، حیرت­‌زده می­‌شدید[13].

      اولین اشارات در خصوص اینچنین جایگاهی برای درخت در آثار “موشه لئونی” نویسنده کتاب مشهور زوهار[14] به چشم می‌خورد. او در کتاب هانفش هاهاخامه (النفس الحکیمه) از این ویژگی و جایگاه درخت برای توضیح جهان کابالا در تمثیل درخت زندگی استفاده می­‌نماید.

      در آموزه­‌های کابالا درختان نه‌تنها جایگاه نفوس و ارواح انسانی هستند بلکه خودشان نیز نفس مجرده دارند. این عقیده در شرح احوال خاخام ناخمان برسلاوی توضیح داده شده است. او روزی در سفر، برای اقامت شب مسافرخانه چوبی را برمی­‌گزیند. خاخام ناخمن در دل شب با صدای بلند شروع به گریه می­‌کند به نحوی که صاحب مسافرخانه و همراهان خاخام متوجه حالت غیرعادی او می­شوند. همگی گرد او می­‌آیند تا علت را جویا شوند. خاخام قبل از هر سخنی کتابی را بیرون می­‌آورد و با چشمان بسته آن را باز می­‌کند و سپس جمله نوشته‌شده در صفحه را می­‌خواند: «قطع‌کردن درخت پیش از موعد، همانند کشتن یک نفس است.» خاخام از صاحب مسافرخانه سؤال می­‌کند آیا چوب دیوارهای مسافرخانه از درختانی است که پیش از موعد قطع شده است؟ صاحب مسافرخانه تأیید می­‌کند. خاخام توضیح می­‌دهد: من در مکاشفه­‌ام با بدن کسانی که کشته شده بودند احاطه شده بودم. بسیار ترسیده بودم. حالا می­‌دانم آنها روح درختان بودند که برای من گریه می­‌کردند.
      طبق اسطوره­‌شناسی کابالا و یهود،
      در بهشت عدن در آسمان هفتم درختی به نام درخت زندگی وجود دارد که ارواح از آن تولید می‌شوند

      اسحاق لوریا پدر عرفان کابالا، حلقه واسط میان آسمان و زمین‌بودن را با دلیل دیگری نیز توضیح می­‌دهد؛ طبق اسطوره­‌شناسی کابالا و یهود، در بهشت عدن در آسمان هفتم درختی به نام درخت زندگی وجود دارد که ارواح از آن تولید می­‌شوند. ارواح تولیدشده در گنج‌ه­ایی به نام گوف یا بدن سقوط می­‌کنند و در آنجا منتظر نزول به زمین و تولد می­‌مانند.

      اسحاق لوریا توضیح می­‌دهد که حلقه واسط درخت زندگی در آسمان هفتم و تولد نوزاد زمین درختان هستند. ارواح به‌تدریج از آسمان بر درختان نزول می­‌کنند و درختان همانند یک گهواره واسط ارواح را تا زمان تولد نگه می­‌دارند[لوریا همچنین معتقد است از میان حیوانات گنجشک این نزول را به‌خوبی حس می­‌کند و می­‌تواند پایین‌آمدن ارواح را بر روی درختان مشاهده کند. او دلیل آواز غوغاگونه گنجشکان را همین ادراک ارواح می­‌داند
      قبر اسحاق لوریا

      رابطه ارواح با درختان در آموزه­‌های پاگانیستی اروپای کهن پیش از مسیحیت نیز وجود داشته است. پرستش درخت بلوط یکی از آموزه­‌های پاگان‌های ژرمن بود. در زمان فراگیرشدن مسیحیت برخی از این آموزه­‌های خرافی با شکل‌های تغییریافته به‌تدریج وارد مسیحیت شد و در مناسکی همچون برپایی درخت کریسمس در روزهایی پایانی سال و زمان منتسب به تولد عیسی مسیح، خود را به‌خوبی نشان داد[

      در مدارس نوین کابالا به هنرجوها گفته می­‌شود کابالا یک درخت است که با بالا رفتن از شاخه های آن می­‌توانید به مقامی نزدیک به خدا و شبیه به خدا برسید. در عرفان کابالا رسیدن انسان به خدا به معنای فنای فی‌الله نیست بلکه به معنای رسیدن به مقام خدایی است. در این سیستم معنوی، فرد سالک قرار نیست فانی در خداوند گردد و هستی خود را در مقابل هستی لایزال خداوند ناچیز و نامقدار ببیند. بلکه قرار است خود را به اندازه خداوند و در جایگاهی خدایی درک کند. در واقع از منظر کابالا انسان در مقام خداوند عبد و بنده نیست بلکه مخلوقی است که می­‌تواند به خدایی برسد. از این رو انسان و خدا در این منظومه عجیب، در واقع دو روی یک سکه هستند..
      در عرفان کابالا رسیدن انسان به خدا به معنای فنای فی‌الله نیست
      بلکه به معنای رسیدن به مقام خدایی است.
      فرد سالک قرار نیست فانی در خداوند گردد
      بلکه قرار است خود را به اندازه خداوند و در جایگاهی خدایی درک کند.

      این جایگاه ویژه طبیعت شناختی و معناگرا برای درخت و نسبت آن با آفرینش انسان در محصولات رسانه‌­ای وابسته به کانون‌های کابالیستی، با گستردگی، عمق و تنوع بسیاری مورد تبلیغ و تأکید قرار گرفته­ است.

      فیلم سینمایی سرچشمه[21] محصول 2006 میلادی در آمریکا، سه داستان موازی درباره خاستگاه، زندگی و فرجام انسان است که در 500 سال گذشته، زمان حال و 500 سال آینده روایت می­‌شود. در این فیلم نقطه اتکا داستان درختی کهنسال است که منشأ خلقت انسان به شمار می­‌آید.
      فیلم سینمایی سرچشمه
      محصول 2006 امریکا

      این درخت در هیبتی همانند “درخت دانش در بهشت عدن” در داستان اول دیده می­‌شود. توماس قهرمان داستان اول، شوالیه­‌ای اسپانیایی (با بازی هیو جکمن) است که قصد دارد درخت زندگی را برای ملکه خود بیابد. در داستان دوم درخت حیات درختی عجیب در آفریقاست که دکتر کرئو (با بازی همان هیو جکمن) قصد دارد از شیره آن برای درمان سرطان همسر محبوبش استفاده کند.


      درخت در فیلم سرچشمه

      در داستان سوم تام (باز هم با بازی “هیو جکمن”) در حبابی افسانه­‌ای که درخت کهنسالی در آن وجود دارد، به سوی سحابی دوردستی در فضا در حرکت است. روح همسر تام در درون درخت است و تام امیدوار است بتواند با رسانیدن درخت به سحابی که در سخنان همسرش از آن تعبیر به بهشت و محل آرامش ارواح انسانها شده است، معشوق زندگی‌اش را به سکون و آرامش برساند. جای‌جای و بند بند سناریو این فیلم با عقاید و آموزه­‌های اساتید کابالا از اسحاق لوریا تا موشه لئونی تطبیق تام دارد.
      فیلم سینمایی آواتار محصول 2009 میلادی آمریکا که پرفروش­‌ترین فیلم تاریخ نام گرفت
      نیز داستان خود را حول محور درختی مقدس به نام درخت ارواح روایت می­‌کند

      فیلم سینمایی آواتار[22] محصول 2009 میلادی در آمریکا که پرفروش­‌ترین فیلم تاریخ نام گرفت نیز داستان خود را حول محور درختی مقدس به نام درخت ارواح روایت می­‌کند. این درخت محل تجمع ارواح گذشتگان است و با عالم بالا و وجود مقدس الهه ایوا در ارتباط است. همین درخت سرنوشت قوم ناوی را پس از نیایش جک سالی در پای درخت، رقم می­‌زند و آنها را بر دشمن مهاجم پیروز می­‌گرداند.

      فیلم درخت زندگی
      محصول 2011 میلادی در آمریکا

      فیلم درخت زندگی[23] محصول 2011 میلادی در آمریکا و برنده نخل طلایی کن 2011 میلادی نیز از جمله آثاری است که با الهام از آموزه­‌های کابالا، در قالب تمثیل درخت حیات سعی دارد باطن زندگی و حیات انسان را بر اساس آنچه در تورات و بویژه سفر پیدایش آمده است، تبیین نماید.
    • armakcell
      آیا این نقد برایتان مفید بود ؟
      armakcell
      شنبه, ۲۰ مر ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۳۶
      • نقش آفرینی بازیگران :
      • موسیقی متن :
      • تأثیرگذاری :
      • داستان کلی :
      نقاط قوت
      • موسیقی
      • کارگردان
      • بازیگران
      • فیلمنامه
      نقاط ضعف
      چشمه، فیلمی است بسیار فلسفی و عمیق. فیلمی در مورد آفرینش و جاویدان بودن انسان و تقابل او با مرگ. چشمه در نگاه کلی از سه اپیزود تشکیل شده است. اپیزود نخست مردی(هیو جکمن) را نشان میدهد که در قرون وسطی زندگی میکند و به دستور ملکه ی خویش به دنبال درخت زندگی می گردد، اپیرود دوم دوباره همان مرد(هیو جکمن) را نشان می دهد که در داخل یک حباب همراه با یک درخت در آسمان، به صورت معلق وار به سوی بالا در حال حرکت است. و در اپیزود سوم یک پزشک و محقق بنام تامی(هیو جکمن) ، دیوانه وار به دنبال درمان تومور همسرش می گردد و با مرگ مبا رزه می کند.

      اپیزود اول سلحشوری را به تصویر می کشد که به فرمان ملکه ی سرزمینش برای یافتن درخت زندگی و مایع جاویدان رهسپار سفری دور می شود. ملکه که کشورش توسط داروقه ی انجا مورد کودتا قرار گرفته به دنبال جاودانگی میگردد. او به سلحشور مگوید تو باید به دنبال درخت زندگی بروی واز شیره ی آن برای من بیاوری(شیره ی درخت خاصیت جاودانگی دارد). در دو اپیزود، درخت اسرار آمیز حضور دارد ولی در اپیزود اول درخت همان درختی است که بنا بر سه دین ابراهیمی (اسلام, یهود و مسیح) آدم و حوا از آن سیب خوردند و همین امر باعث اخراج آن دو از بهشت توسط خداوند شد. ولی در آیین یهود و مسیح امده که در بهشت دو درخت وجود داشت که یکی درخت علم و دانش و دیگری درخت زندگی و بخشیدن عمر جاویدان . به روایتی آدم و حوا از درخت علم و دانش سیب خوردند و درخت دوم(زندگی) پس از طرد شدگی آن دو نا پدید شد و در معبد(هرم) اسرار آمیزی لا مکان گردید. ملکه به سلحشور یک حلقه(همان حلقه ای است که تامی در اتاق جراحی گم می کند)می دهد و به او سفارش می کند که وقتی وارد باغ بهشت شدی این را دستت کن و از تنه ی درخت مقداری شیره برایم به ارمغان بیاور تا من هم برایت نقش حوا را بازی کنم. همین وعده او را ترغیب می کند که به دنبال درخت به سرزمین مایان ها که از درخت حفاظت میکنند رهسپار شود. او به همراه چند سرباز و یک کشیش از سرزمینش اسپانیا به دیار قبیله ی وحشی مایان ها(که در اپیزود سوم پی میبریم که آن سرزمین گواتمالا در آمریکای مرکزی است) میرود. در سرزمین مایان ها محل قرار گیری معبد اسرار آمیز نا معلوم است ولی کشیش در یک شب به طور اتفاقی و مرموزی به وسیله ی یک خنجر (که ان را از مشاور ملکه گرفته بودند) معبد را میابد. پس از اطلاع سلحشور او به آنجا یورش میبرد ولی پس ازکشته شدن افراد ش توسط مایان ها دستگیر شده و به زور به بالای هرم(معبد)می رود. در آنجا نگهبان و خادم درخت که بنا به تعریف تورات کروبیان نام دارند، در لحظه ی ورود به باغ به او حمله میکند و به قصد کشت با مشعلش به سرش ضربه می زند. تا اینجا داستان به روایت همسر تامی بود واو از تامی قبل از مرگش درخواست می کند که داستانش را تکمیل کند.این سئوال برای بیننده پیش می آید که چرا سلحشور و ملکه خود تامی و ایز(همسرش)هستند؟ پاسخ این است که اپیزود نخست فیلم، به کل جزوء تصورات تامی در حال مطالعه ی داستان همسرش می باشد و به همین دلیل خود را به جای سلحشور و ایز را به جای ملکه فرض کرده است. (حالا ادامه ی روایت ازدید تامی) بعد از اینکه سلحشور به ورودی باغ رسید نگهبان جلویش زانو می زند و می گوید:((ببخشید جد بزرگ، نمی دانستم شمایید، ما باید جاودانه باشیم و خونمان زمین را تغذیه کند)) و او گردن نگهبان را با همان خنجر می برد و وارد باغ(به تعبیر آیین یهود باغ عدن) گردیده و حلقه را هم دستش می کند. درخت افسانه ای از دید مایان ها آن درخت گفته شده ی ادیان ابراهیمی نیست که آدم و حوا از آن سیب خوردند، بلکه به عقیده ی آنها جد بزرگ(به نوعی آدم) خود را فدا کرد و درخت زندگی از کالبد جسمش رشد یافت. سلحشور از شیره ی درخت دیوانه وار تناول می کند و بعد از دقیقه ای شاخ و برگ گیاهان از جوارحش بیرون می زنند و به سرعت او را تبدیل به یک چمنزارمی کنند.
      در اپیزود دوم درخت داخل حباب، نماد عشق، همسر و زندگی تامی است. در حقیقت شخص داخل حباب وجود کلی و شکل کمال یافته ی تامی می باشد. همین طور می بینیم میان اتفاقات اپیزود دوم و سوم رابطه وجود دارد. در اینجا تامی با درخت(همسرش) به سمت شیبالبا ستاره ی افسانه ای مایان ها می رود. شیبالبا به عقیده ی مایان ها پس از تبدیل شدن جسم جد بزرگ به درخت، سر او را فرزندانش در آسمان گرفتند و آن سر به ملکوت رفت و شیبالبا را ساخت. این ستاره بعد از نابودی، یک ستاره ی دیگری را به وجود می آورد. تامی به این خیال است که اگر به شیبالبا رود می تواند همسرش را دوباره متولد کند و در اپیزود سوم خود تامی واقعی را می بینیم که دیوانه وار به دنبال درمان بیماری همسرش می گردد. او بعد ازمطالعه داستان چشمه به روایت همسرش، به فکر پیدا کردن درخت زندگی می افتد و بعد از بدست آوردن قطعه ای کوچک از درخت، آن را بر یک میمون آزمایش می کند و تومور او به شکل عجیبی برطرف می شود. ولی تامی نمی تواند دیگر این درمان را روی همسرش امتحان کند چون ایزی قبل از کشف علاج می میرد. وقتی ایزی می میرد در حباب هم مشاهده می کنیم که درخت خشک میشود و بی روح. ولی تامی به شیبالبا امیدوار است. پس از رسیدن حباب به شیبالبا تامی تبدیل به نوری روشن می شود و تمام بدن و روحش را فرا می گیرد که این کنایه از به کمال رسیدن تامی درشیبالیباست………

عناوین مشابه

The Hunger Games (2012)
7.2
داستان «عطش مبارزه » در آینده رخ می دهد. در این زمان حکومتی ستمگر به نام کاپیتول، همه ساله از میان ۱۲ منطقه ای که بر آنها حکمرانی می کند، از هر منطقه پسر و دختری را بر می گزیند تا در یک رقابت خشن با رقبای شان از منطقه های دیگر مبارزه کنند، در حالی که کل مراحل مبارزه از تلوزیون برای مردم پخش شده و در نهایت کسی برنده می شود که تنها فرد زنده مانده در این رقابت باشد. «کتنیس اوردین» داوطلب میشود تا به جای خواهر کوچکترش که از منطقه آن‌ها برگزیده شده، به مبارزه برود...